سلام وقتتون بخير يک ساله ازدواح کردم خيلي مادرشوهرم دخالت ميکنه و شوهرم همش عوض ميشه و کتکم ميزنه خيلي زودعصبي ميشه ديگه خسته شدم و دوهفته ست اومدم خونه بابام اصلا ازم سراغي نگرفتن خيلي حالم بده و ناراحتم فکرننيکردم شوهرم انقدرنامرد باشه و نياد دنبالم دارم افسرده ميشم و اصلا نميتونم بخندم

سلام من 30 سالمه و شوهرم 36.الان براي بار چندم كه دعوا داشتيم و گفته بيام خونه بابام..الان دو ماهه هيچ سراغي ازم نميگيره...هميشه خودم برميگشتم ولي اينبار همه ميگت اشتباهه..بار قبلم كه رفتم ارتباطم رو با خونوادم قطع كرد حتي تلفن...

خانم محترم شما بايد با همسرتون بشنين حرف بزنين و قانعش کنيد ک کاري ک ميکنه درست نيست و يکم از سياست زنانه اي خودتون بهره ببريد

خانم محترم من شما رو درک ميکنم ک چقد دوري از خانواده سخته شما بايد با راحل منطقي پيش مشاوري برين و از ايشون راهنمايي بگيرن در کل ميخواستم بهتون بگم من خودم خانمم مال شهري ديگس ما حدود 1200کيلو متر از هم دور بديم ولي من اينقد دوسش دارم ک اضلا طاقت ک دل تنگ خانوادش بشه وندارم هر جوري شده ميبرمش ايشالله مشکل شما هم رفع بشه ب زندگيتون برسين شايد ديگه هرگز موقيتش پيش نياد شما همچيو در نظر بگيرين بعد حرف از طلاق بزنين

يک ساله که ازدواج کردم.شعل شوهرم راننده خودروبره‌.

خانوم ها

مرکز ملي پاسخگويي خراسان رضوي
پاسخگوي سوالات مشاوره خانواده جوان ازدواج و احکام شرعي

1- شماره(096400)
2- پيامک 30007461
3-گفتگوي آنلاين www.eporsesh.com

سلام.من 3 ساله ک رفتم خونه خودم همسرم اجازه نميداد بيام خونه پدرو.دو سال نديدمشون بالاخره سر موضوعي دعوامون شد و من اومدم خونه بابام 35 روز اونجا بودم هيچ خبري ازم نگرفتن ولي اخرش خودم بخاطر پسر دو سالم طاقت نياوردم و برگشتم ولي اون همون ادم قبلي بود خلاصه بعد 20 روز دوباره برگشتم خونه بابام.قصد طلاق دارم ولي دلم خيلي بچمو ميخواد همش گريم ميگيره ي راه حل نشونم بديد خيلي دلتنگم

سلام.من وشوهرم دوساله که ازدواج کرديم،باهم مشکلي نداشتيم تا پاييز امسال همه چيز خراب شد از آبان دو باره که قهر ميکنم،بار اول. پانزده روز خونه بابام بودم که مادر بزرگم واسطه شد مارو آشتي داد.بعدماه دوباره به خاطر خانواده هامون دعوامون شد و الان هجده روزه که خونه بابام هستم، ما توشهرستان زندگي ميکنيم خبر دادن که شوهرم رفته تهران وخبري ازش ندارم نه زنگي نه پيامي هيچي، بابامو پاشوکرده تو ي کفش که ميخوام طلاقت وبگيرم، از شوهرمم خبري ندارم نميدونم بايد چکار کنم؟؟؟؟

چرا کسي جواب نميده.سه روزه تنهام يکي راهنماييم کنه چيکارکنم

0شوهرم سه روزه قهر کرده و خونه نمياد اصلا مهم نيس براش من تنهام غرورش براش مهمتره فکرنکنم دوستم داشته باشه ازبس گريه کردم داغون شدم هيچ کسم ندارم که بهش پناه ببرم پدرومادرم يه کشور ديگن دارم دق ميکنم

سلام خواهشا کمکم کنيد من يه سال ميشه نامزد هستم شوهرم حرف مامانش رو همش تکرار ميکنه وقتي بهش ميگم قبول نميکنه الان ميخوان عروسي بگيرن ولي تو مراسم خواستگاريم ميگفتن خونه براش ميديمو کارشو درست ميکنم پدرشم پولداره ولي الان ميگه اجاره بشينين بابام اصلا راضي نميشه الان نامزدمم هم بامن قهر کرده که تو به خاطر پول ازدواج کردي ولي من ديوانه وار عاشقشم اينو نميفهمه براي اولين بار گوشيم و خاموش کردم البته تو تلفت به مامانم هم توهين کرده وخونه ما شهر ديگه است الآن چيکاد کنم؟تو رو خداداد کمکم کنيد

سلام يكي منو در يابه خواهشا ،من همسرم به من ميگه تو فقط هم اتاقيه مني شريك زندگيم نيستي و من فقط به خاطر پولت باهات ازدواج كردم اينم يه ورژن جديد چيزي واسه خونه هم نميخره به اسم من هم يه وأم گرفته كه بأيد اونو پر كنم خون مون اونقده سرده كه خستم كرده

سلام رها جان ببخشيد ولي ولش كن خونه شما نمياد چه بهتر مامانت راحت ميشه به جز ناز كشيدن كه كاري براشون نميكنن من أصلا از اين بابت ناراحت نميشم اگه ميتوني به هر ترفندي از پيش اونا برين برا بيرون رفتن هم برنامه بريزين اگه نميشه وسائل چايي ويه غذاي سبك بزار اماده قبل از اومدنش و حاضر بشين وقتي رسيد با خنده و خوش زبوني بزنين بيرون تا در طولاني مدت عادت كنه

سلام من همسرم خيلي بي أدب وسبك هست تو هر كاري طرف مامان وخانوادشو ميگره هميشه سر مسائل كوچيك حرف در ميارن همه چيز زندگيمونو اونا ميدونن با اينكه يه عالمه قرض داريم و مستاجريم بخشي از حقوقشو به اونا خرج ميكنه و نميگه ولي ريز حساب منو در مياره ،رفت و أمد به خانواده ما تعطيله ولي بأيد به خونه اونا بريم خيلي خيلي هم قهرو هست همه تقصيرهارو ميندازه گردن من ،باهم هيچ رابطه اي نداريم ،تازگيا هم يه حرفي زده بهم كه ديگه بخشيدن وهمراه شدن ومحبت كردن رو گذاشتم كنار ،ميگه تو هم اتاقي مني با اين حرفش منم ديگه هم اتاقي شدم براش .ولي از درون دلم برأي اين زندگي غمگينم نعمتي كه خدا داده وداريم ناشكري ميكنيم ،همه راهها رو امتحان كردم اين اخريشه ،توكلم به خداست